قبل از این که برای درمان به ما مراجعه کند در یک دوره‌ی سه ساله، چندین داروی ضد افسردگی را امتحان کرده بود (دارودرمانی یکی از گزینه‌های درمان اضطراب است). اخیراً روان‌پزشک او داروی لورازپام برای او تجویز کرده بود. او داروهای خود را مرتب مصرف می‌کرد و اندکی بهتر شده بود و احساس بهتری داشت. اضطرابش اندکی کمتر شده بود و از زندگی‌اش بیشتر لذت می‌برد. اگرچه دارو در کاهش اضطراب به او کمک کرده بود، اما کماکان از خانه بیرون نمی‌آمد. شوهرش از این وضع چندان راضی نبود و می‌گفت دارو فقط به او کمک کرد که در خانه بماند.

مشکل جدّی‌تر دیگر این بود که آیدا برای کاهش اضطراب به دارو وابسته شده بود.آیدا: دلم نمی‌خواهد تا آخر عمر دارو مصرف کنم. از فکر کنار گذاشتن دارو، لرزه به اندامم می‌افتد. نمی‌خواهم دوباره در دام نگرانی‌ها و دلواپسی‌هایم بیفتم.

حتی وقتی آیدا به خوبی با شرایط استرس‌زا کنار می‌آمد، همه‌ی موفقیتش را به دارو نسبت می‌داد. دارو نمی‌توانست او را وادار به انجام کارهای روزمره کند (به همین دلیل زمانی که دارو کنار گذاشته شود، مخصوصاً داروهای ضد اضطراب، ممکن است بیماری باز گردد).

آیدا در حل و فصل تله‌ی زندگی‌اش پیشرفت خوبی داشت. در طول یک سال، زندگی‌اش تغییر کرد و به تدریج توانست اضطراب خود را به حدّ عادی برساند. او توانست به مسافرت برود، دوستانش را ببیند و سینما برود. در نهایت نیز تصمیم گرفت کار پاره‌وقتی پیدا کند که نیاز بود هر روز از خانه بیرون بیاید.

 

در قسمتی از فرایند درمان به آیدا کمک کردیم تا بتواند اتفاقات ناگوار را درست‌تر تخمین بزند. بارها با او بر سر تخمین مبالغه‌آمیز خطر و اتفاقات ناگوار، چالش کردیم. او ضعف‌ها و آسیب‌پذیری‌های بیرون از خانه را بزرگ جلوه می‌داد. به تدریج یاد گرفت که خطرپذیری عاقلانه را در زندگی خود بپذیرد و از راهکار اطمینان‌طلبی از دوستان و شوهرش دست بردارد. در پی این اقدامات، زندگی شویی‌اش بهتر شد و از زندگی شخصی‌اش نیز رضایت بیشتری کسب کرد.


روانشناسی دارو ,آیدا ,زندگی ,خانه ,درمان ,اضطراب ,خانه بیرون ,کاهش اضطراب منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بازاریابی پیشگام رایانه اینجا همه چی هست مجله تایباد در مسیر ناکجاآباد ثبت نام در بورس دکتر سید محسنی tst250 لینکدونی تلگرام