ارشک در خیابان راه می رفت . چشمش به پیر مردی افتاد که نشسته بود و دعا می خواند . به سمت پیرمرد رفت و از او پرسید : - پدر جان چه می کنی ؟ - دعا می خوانم . ۱۰۰۰ تومان ارشک یک ازاری به پیرمرد داد و او دعایی را برایش خواند . ارشک پرسید : - معنی اش چه بود ؟ - نمی دانم ارشک با خود فکر کرد دعا به عربی است و به پیرمرد فقط گفته اند این ها رو حفظ کن و به نوبت برای مردم بخوان و پول بگیر . احتمالا در غیر این صورت از شام یا تخت خواب یا . ارشک ,پیرمرد منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آهنگ جدید | موزیک ویدیو رسانه تیتراژ دانلود فیلم سریال رایگان اهنگهای حسام الدين رضایی همه اهنگها حسام فروشگاه اینترنتی اسباب بازی استخدام شو - با استخدام شو ، استخدام شو دانلود آهنگ جدید • دانــــلود آهنـــگ • جدید ترین اس ام اس های روز مقالات طراحی آرم و نشانه خرید اینترنتی